خاطرات
الف- فتاوی مراجع تقلید
حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(قدسسره)
با توجه به گرایشی که نسبت به اسلام و تشیع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در اکثر نقاط جهان پیدا شده، و ایران اسلامی به عنوان امّ القرای جهان اسلام شناخته می شود، و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام مطرح است، لازم است در رابطه با مسایل سوگواری و عزاداری سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین (علیه السلام)به گونه ای عمل شود که موجب گرایش بیشتر و علاقمندی شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدس وی گردد. پیداست در این شرایط، مسأله قمه زدن نه تنها چنین نقشی ندارد، بلکه به علّت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچگونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء بر آن مترتب خواهد شد. لذا لازم است شیعیان علاقمند به مکتب امام حسین (علیه السلام) از آن خودداری کنند. و چنانچه در این مورد نذری وجود داشته باشد، نذر واجد شرایط صحّت و انعقاد نیست. (جامعالمسائل، ج، س 2173.1)
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی
مکتب سالار شهیدان حضرت ابی عبد الله علیه السلام، مکتب امر به معروف و نهی از منکر و چشمه جوشان ارزشهای اسلامی است و تاریخ خونبار عاشورا همیشه با آفریدن حماسه ها و موج ها و با به حرکت در آوردن احساسات و عواطف، الهام بخش کلیه نهضت ها و قیام هایی که علیه ظالمان و جباران روزگار صورت گرفته، بوده است... این خاطره به جوش آورنده خونهایی است که در دل علاقه مندان این مکتب موج می زند. مخصوصا در جهان کنونی که دشمنان اسلام از اسلام سیلی خورده و منافع نامشروع خود را از دست رفته می بینند، در فکر انتقام گرفتن از اسلام ناب محمدی هستند، لذا لازم است (شیعیان) با مراسم عزاداری کار زینبی بکنند یعنی با منطق اسلام توام و از هرگونه حرکتی که این دین مقدس را بی منطق قلمداد نماید، منزه باشد و عزاداران محترم و متعهد به جای اینکه قمه را فرق خود بکوبند در فکر آن باشند، قمه را بر سر دشمنان اسلام که اراضی آنان را اشغال و در فکر تضعیف آنان می باشند و منابع آنان را غارت و بالاخره هر روزی با ترفند جدیدی حیات اسلامی آنان را به مخاطره می اندازند، بکوبند. (استفتاءات، ج 2، س 597.)
ب- سایر علما
حضرت آیت الله محمد ابراهیم جناتی
از انجام این کارهای ناشایست، وهن آور، نسنجیده و خرافی که در مبانی فقهی و پایه های شناخت احکام شرعی ریشه ندارد و موجب لکه دار شدن چهره برجسته و درخشان دین و تشیع است، پرهیز شود.
فصل چهارم- علل صدور حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب درباره قمهزنی
مطالب ارائه شده در این فصل، از بیانات رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنهای(ادام الله ظله) گزینش و ارائه شده است.
مقدمه
بنده خیلی متأسفم که بگویم در این سه، چهار سال اخیر، برخی کارها در ارتباط با مراسم عزاداری ماه محرّم دیده شده است که دستهایی به غلط، آن را در جامعهی ما ترویج کردهاند. کارهایی را باب میکنند و رواج میدهند که هر کس ناظرِ آن باشد، برایش سؤال به وجود میآید. به عنوان مثال، در قدیمالایام بین طبقهی عوامالنّاس معمول بود که در روزهای عزاداری، به بدن خودشان قفل میزدند! البته، پس از مدتی، بزرگان و علما آن را منع کردند و این رسمِ غلط برافتاد... قمه زدن نیز همینطور است. قمه زدن هم از کارهای خلاف است.(. بیاناتدر جمع روحانیون استان "کهگیلویه و بویراحمد" در آستانهی ماه محرم17/03/1373)55
ماهیت قمه زنی
الف- جعلی بودن
قمه زدن، سنّتی جعلی است. از اموری است که مربوط به دین نیست و بلاشک، خدا هم از انجام آن راضی نیست.(. همان)56
ب- بدعت بودن
من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمیتوانم این مطلب - قمه زدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند؛ بنده راضی نیستم.(. همان)57
ج- نماد وهن مذهب تشیع
اینجانب میبینم که چگونه اخلاص و محبّت مردم به سالار شهیدان حضرت اباعبداللَّهالحسین (علیهالسّلام) مورد جفا در قضاوتهای جهانی واقع میشود، چگونه درک روشنبینانهی آنان در اعتقاد به مقام والای اهل بیت (علیهمالسّلام)، به خاطر بعضی اعمال جاهلانه، حمل بر اموری میشود که از ساحت شیعه و ائمهی بزرگوارشان بسی دور است... میبینم که بعض اعمالی که هیچ ریشهی دینی هم ندارد، بهانه به دست دشمن مغرض میدهد که بدان وسیله هم اسلام و تشیّع را -العیاذباللَّه- به عنوان آئین خرافه معرفی کنند.(. پاسخ به نامهی امام جمعهی اردبیل حجةالاسلام والمسلمین آقای مروج 27/03/1373)58
د- خرافی بودن و مصداق عزاداری نبودن قمه زنی
کارِ غلطی است که عدّهای قمه به دست بگیرند و به سر خودشان بزنند و خون بریزند. این کار را میکنند که چه بشود؟! کجای این حرکت، عزاداری است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعی نشانهی عزاداری است. شما بارها دیدهاید، کسانی که مصیبتی برایشان پیش میآید، بر سر و سینهی خود میکوبند. این نشانهی عزاداری معمولی است. اما شما تا به حال کجا دیدهاید که فردی به خاطر رویکرد مصیبتِ عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بکوبد و از سرِ خود خون جاری کند؟! کجای این کار، عزاداری است؟!(. بیانات در جمع روحانیون استان "کهگیلویه و بویراحمد" در آستانهی ماه محرم17/03/1373)59
آثار وبازتابهای منفی قمه زنی
الف- مخدوش شدن چهره تشیع
نباید کاری کنیم که آحاد جامعهی اسلامی برتر، یعنی جامعهی محبِّ اهلبیت(علیهمالسّلام) که به نام مقدس ولی عصر(ارواحنافداه)، به نام حسینبنعلی(علیهالسّلام) و به نام امیرالمؤمنین(علیهالصّلاهوالسّلام) مفتخرند، در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم، به عنوان یک گروه آدمهای خرافی بیمنطق معرفی شوند.(. همان)60
ب- سوء استفاده دشمن از قمه زنی برای تبلیغ بر ضد تشیع
میبینم که چگونه عزاداری بر جگرگوشگان زهرای اطهر (علیهمالسّلام) مورد تبلیغ سوء دشمنان متعصّب و تبلیغاتچیهای شیطان استعمار قرار میگیرد، میبینم که بعض اعمالی که هیچ ریشهی دینی هم ندارد، بهانه به دست دشمن مغرض میدهد که بدان وسیله هم اسلام و تشیّع را العیاذباللَّه به عنوان آئین خرافه معرفی کنند و هم بغض و عداوت خود را نسبت به نظام مقدّس جمهوری اسلامی در تبلیغات خود آشکار سازند.(- پاسخ به نامهی امام جمعهی اردبیل حجةالاسلام والمسلمین آقای مروج 27/03/1373)61
من در دو، سه سال قبل از این، راجع به قمهزدن مطلبی را گفتم و مردم عزیز ما، آن مطلب را با همهی وجود پذیرفتند و عمل کردند. اخیراً مطلبی را کسی به من گفت که خیلی برایم جالب و عجیب بود. برای شما هم آن مطلب را نقل میکنم. کسی که با مسائل کشور شوروی سابق و این بخشی که شیعهنشین است - جمهوری آذربایجان - آشنا بود، میگفت: آن زمان که کمونیستها بر منطقهی آذربایجان شوروی سابق مسلّط شدند، همهی آثار اسلامی را از آنجا محو کردند. مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند، سالنهای دینی و حسینیهها را به چیزهای دیگری تبدیل کردند و هیچ نشانهای از اسلام و دین و تشیّع باقی نگذاشتند. فقط یک چیز را اجازه دادند و آن، قمه زدن بود! دستورالعمل رؤسای کمونیستی به زیردستان خودشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار کنند، قرآن بخوانند، عزاداری کنند، هیچ کار دینی نباید بکنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا؟ چون قمه زدن، برای آنها یک وسیلهی تبلیغ بر ضدّ دین و بر ضدّ تشیع بود. بنابراین، گاهی دشمن از بعضی چیزها، این گونه علیه دین استفاده میکند. هر جا خرافات به میان آید، دین خالص بدنام خواهد شد(- بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی(ره) مشهد مقدس رضوی01/01/1376)62.
ج- ضایع شدن فداکاری گذشتگان برای حفظ آبروی تشیع
شیعهی محبّ و مخلصی که در روز عاشورا با قمه سر و روی خود و حتی کودکان خردسال خود را خونین میکند، آیا راضی است که با این عمل خود در روزگاری که هزاران چشم عیبجو و هزاران زبان بدگو، در پی بد معرّفی کردن اسلام و تشیع است، عمل او را مستمسک دشمنی خود قرار بدهد؟ آیا راضی است که با تظاهر به این عمل، خون دهها هزار جوان بسیجی صفت عاشق را که برای آبرو دادن به اسلام و تشیّع و نظام جمهوری اسلامی بر زمین ریخته شده است، ضایع سازد؟(. پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامهی امام جمعهی اردبیل حجةالاسلام والمسلمین آقای مروج 27/03/1373)63
3. ضرورت مقابله با قمه زنی
میدانم عدّهای خواهند گفت: "حق این بود که فلانی اسم قمه را نمیآورد." خواهند گفت: "شما به قمه زدن چه کار داشتید؟ عدّهای میزنند؛ بگذارید بزنند!" نه؛ نمیشود در مقابل این کارِ غلط سکوت کرد. اگر به گونهای که طی چهار، پنج سال اخیرِ بعد از جنگ، قمه زدن را ترویج کردند و هنوز هم میکنند، در زمان حیات مبارک امام (رضواناللَّهعلیه) ترویج میکردند، قطعاً ایشان در مقابل این قضیه میایستادند.(- بیانات در جمع روحانیون استان "کهگیلویه و بویراحمد" در آستانهی ماه محرم17/03/1373)64
الف- توجه به عوامل ترویج قمه زنی
این کار، قطعاً خلاف است. امام حسین(علیهالسّلام)، به این معنا راضی نیست. من نمیدانم کدام سلیقههایی و از کجا این بدعتهای عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامی و جامعهی انقلابی ما میکنند؟!(- همان)65
ب- علت عدم موضعگیری علمای سلف
علمای سلف دستشان بسته بود و نمیتوانستند بگویند "این کار، غلط و خلاف است." امروز روز حاکمیت اسلام و روز جلوهی اسلام است.(- همان)66
ج- تبیین اولویت ضررهای اجتماعی قمهزنی نسبت به ضررهای فردی آن
آنچه از قول مراجع سلف (رحمتاللَّهعلیهم) نقل شده است، بیش از این نیست که اگر این کار ضرر معتنیبه ندارد جایز است؟ آیا سبک کردن شیعه در افکار جهانیان ضرر معتنیبه نیست؟ آیا مخدوش کردن محبّت و عشق شیعیان به خاندان مظلوم پیامبر (صلّیاللَّهعلیهواله) و بخصوص شیفتگی بیحد و حصر آنان به سالار شهیدان (علیهالسّلام) را بد جلوه دادن، ضرر نیست؟ کدام ضرر از این بالاتر است؟(- پاسخ به نامهی امام جمعهی اردبیل حجةالاسلام والمسلمین آقای مروج 27/03/1373)67
هـ- برخی واکنشها به اعلام حرمت تظاهرات قمهزنی
به نظر ما قمهزنی یک خلاف شرع قطعی بوده و هست؛ این را ما اعلام کردیم و بزرگانی هم حمایت کردند؛ اما بعد دیدیم از گوشه و کنار، کسانی در جهت عکس این عمل میکنند! اگر قمهزنی اشکال هم نداشته باشد و حرام هم نباشد، واجب که نیست! چرا در جاهایی برای این چیزهای بعضاً خرافی انگیزه وجود دارد؟ آنهایی هم که جنبه خرافی محض ندارند، لااقل این مقدار هست که در دنیای امروز، در فرهنگ رایج جهانی امروز، در عقلانیاتی که امروز در داخل خانههای ما و بین جوانان و دختران و پسران ما رایج است، عکسالعمل نامناسب ایجاد خواهد کرد. اینها از بینات شرع نیست که ما بگوییم چه دنیا بپسندد، چه نپسندد، ما باید اینها را بگوییم؛ حداقل اینها "مشکوکٌ فیه"(. آنچه در آن تردید وجود دارد)70 است.(. بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع نمایندگان مجلس خبرگان رهبری 27/12/83)71
ما چند سال پیش اینجا راجع به قمهزنی - امری که "بین الغی"(. آنچه نادرستی و بطلان آن آشکار است)72
است- مطالبی گفتیم؛ بزرگانی صحبت کردند؛ نجابت کردند؛ قبول کردندو مردم زیادی هم پذیرفتند. یک وقت دیدیم از گوشههایی سر و صدا بلند شد که آقا شما با امام حسین مخالفید! معنای "سفینه النجاه و مصباح الهدی" این است که ما عملی را که بلاشک شرعا محل اشکال است و به عنوان ثانوی هم حرام مسلم و بین است، انجام دهیم؟ باید این روشنگریها را بکنیم تا نسل جوان ما به اسلام بیشتر علاقهمند شود.(. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 17/6/84)73
یک وقتی ما راجع به تظاهرات قمه زنی مطلبی را گفتیم، ازگوشه و کنار صدا بلند شد که با عزاداری امام حسین(علیهالسلام) مخالف است؛ نه خیر! این مخالفت با عزاداری نیست؛ بلکه مخالفت با ضایع کردنِ عزاداری امام حسین(علیهالسلام) است.(.بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم قم 19/10/86)74
یکى از وظایف مهم مردم در عصر غیبت، انتظار فرج است . رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «افضل اعمال امتى انتظار الفرج .
با فضیلتترین اعمال امت من، انتظار فرج است .»
امام صادق علیه السلام فرمود: «اقرب ما یکون العباد من الله جل ذکره و ارضى ما یکون عنهم اذا افتقدوا حجة الله جل و عز و لم یظهر لهم و لم یعلموا مکانه و هم فى ذلک یعلمون انه لم تبطل حجة الله جل ذکره و لا میثاقه، فعندها فتوقعوا الفرج صباحا و مساء ,
زمانى بندگان به خداى بزرگ نزدیک ترند و خدا از ایشان راضىتر است که حجتخداى متعال از میان آنان ناپدید گردد و ظاهر نشود و آنان جایش را [هم] ندانند . با این همه بدانند که حجت و میثاق خدا باطل نشده است . در آن زمان، هر صبح و شام چشم انتظار فرج باشید .»
آنچه در روایات مربوط به انتظار فرج حضرت ولى عصر علیه السلام بسیار به آن پرداخته شده، مساله صبر در این انتظار و پاداش صابران در این دوران است . در ذیل به چند نمونه از این روایات اشاره مىشود .
الف: امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «سیاتى قوم من بعدکم، الرجل الواحد منهم له اجر خمسین منکم، قالوا: یا رسول الله! نحن کنامعک ببدر و احد و حنین و نزل فینا القرآن؟ فقال: انکم لو تحملوا لما حملوا لم تصبروا صبرهم .
پس از شما کسانى بیایند که یک نفر از ایشان پاداش پنجاه نفر از شما را داشته باشد [ . اصحاب] گفتند: اى رسول خدا صلى الله علیه و آله! ما در جنگ بدر و احد و حنین با تو بودیم و درباره ما آیه نازل شده است؟ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: اگر آنچه [از حوادث ایام] به ایشان مىرسد، به شما رسد، صبر آنان را ندارید .»
ب: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «انتظار الفرج بالصبر عبادة ;» انتظار فرج با صبر، عبادت است .»
ج: امام رضا علیه السلام فرمود: «ما احسن الصبر و انتظار فرج; چه نیکوستشکیبائى و انتظار فرج .»
د: امام حسین علیه السلام فرمود: «له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت فیها على الدین آخرون، فیؤذون و یقال لهم: «متى هذا الوعد ان کنتم صادقین» اما ان الصابر فى غیبته على الاذى و التکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدى رسول الله .
براى او [مهدى] غیبتى است که اقوامى در آن از دین خارج شوند و گروهى بر دین ثابت قدم بمانند و آزار و اذیت مىکشند و به آنها گفته مىشود: این وعده [ظهور] چه وقت عملى مىشود، اگر راست مىگویید؟ بىتردید صبر کننده در زمان غیبت در برابر آزار و تکذیب [مخالفان]، به منزله جهاد کننده با شمشیر در رکاب رسول خدا صلى الله علیه و آله است .»
یا مهدی (عج)مولای من !
سالهاست صبح های جمعه ندبه گویان ،
با اشک ، مژه چشم هایم را آب و جارو می کنم ،
تا مگرقدمگاه تو شود
و در غروب غم انگیز چشمانم سمات را زمزمه می کنم .
و اشک حسرت می ریزم .
بیا تا در حریمت بیاسایم ,
با گریه هایت همنوا شوم،
سر بر شانه بغض بگذارم و مثل ابر بهار گریه کنم و دانه های مروارید
چشمانت را در صدف نگهداری کنم .
ای سوار سبز پوش لحظه های من !
می دانم که روزی می آیی و پرستو های مهاجر را بر شاخسار آرامش ،
ما وا می دهی ای خوب !
دیگر نمی توانم اشکهایم را ،
در چاه چشمانم اسیر کنم ،
باران اشکم را بر سجاده نیازم جاری می کنم که اشک ،
مهر استجابت دعاست .
ای زلال عصمت ، آتش معصیت در وجودم شعله ور است ،
بر من ببار و تطهیرم نما ،