خاطرات
ماه رجب
ماه رجب هفتمین ماه از ماههای قمری، ماهی بسیار شریف و از ماههای حرام است. رجب نام نهری است در بهشت که از عسل شیرینتر و از شیر سفیدتر است و هر کس در این ماه روزه دارد، از آن نهر آب می نوشد. به ماه رجب، رحب الأصب، یعنی ماه ریزش رحمت خداوند بر مردم نیز میگویند.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«ماه رجب برای امت من «ماه استغفار» است. رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است. کسی که یک روز از ماه رجب را روزه گیرد، مستوجب خشنودی خداوند گردد، غضب الهی از او دور میگردد و دری از درهای جهنم به روی او بسته میشود.»
در حدیث دیگری آمده است که هر کس سه روز آن را روزه دارد بهشت بر او واجب گردد.
در ماه رجب دعاها و اعمال خاصی وارد است که مهمترین آنها « اعمال ایام البیض » (13 تا 15 ماه) و اعمال ام داوود و برنامه اعتکاف است.
این اعمال در کتاب شریف مفاتیح الجنان محدث قمی گردآوری شده است.
حوادث تاریخی و مذهبی بسیاری در ماه رجب روی داده است که در زیر به آن اشاره میشود:
ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام در سال 57، امام محمد تقی علیه السلام در سال 195، میلاد امام علی علیه السلام در کعبه، مبعث پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام در سال 182 و شهادت امام علی النقی علیه السلام در سال 254، وفات ابراهیم فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در سال دهم هجرت، وفات ابوطالب علیه السلام در سال دهم بعثت، رحلت حضرت زینب (بنا به نقلی) و درگذشت ابن سکیت، در سال 244 قمری.
اگر چه تمام ماه رجب، نزد خداوند و اولیاء الهی عزیز و ارجمند است اما برخى از اوقات آن، فضیلت ویژه اى دارد مثلا اولین شب جمعه ماه رجب، داراى امتیازى بزرگ است.
پیامبر اسلام(ص) مى فرماید: از اولین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید، فرشتگان آن را «لیلة الرغائب» مى نامند. چرا که وقتى یک سوم از شب گذشت، هیچ فرشته اى نیست مگر اینکه در کنار کعبه مشرفه آید آنگاه خداوند نظر مرحمت به آنان کند و فرماید: فرشتگانم! هر چه خواهید از من بخواهید. فرشتگان گویند: بارالها حاجت و خواسته ما آن است که روزه داران ماه رجب را بیامرزى، خداوند متعال فرماید: آمرزیدم. اگر هیچ حادثه اى در ماه رجب رخ نمى داد، باز هم رجب ارزش خاص و ویژگى استثنائى خود را داشت، اما حوادثى در آن به وقوع پیوسته است که موجب شرافت و کرامت مضاعف این ماه شده است.
از دست چشم های تو، بین دو راهی ام
محکوم تا همیشه ی خواهی نخواهی ام
یک چشم می فروشد و یک چشم می خرد
از دست چشم های تو، بین دوراهی ام
با شعله های نرگس تو، دود می شوم
مولود مرگ هستم و اسفند ماهی ام
طوفان رهین دولت خانه بدوشی است
هستی گرفته از پی بی سرپناهیم
تا طفل اشک آمد و بر دامنم نشست
مهتاب شد به دامن شب روسیاهی ام
در دادگاه عشق به شاهد نیاز نیست
ثابت شده بخاطر تو بی گناهی ام
از پای درس مکتب چشم تو آمدم
این پاره پاره دل، دل خونین گواهی ام
در خیمه نگاه تو آتش گرفته ام
من روضه خوان چشم توام!... قتلگاهی ام!
در موج اشک غرق شدم تا بجویمش
در حیرت از تلظّی آن بچه ماهی ام
در چشم من تمام زمین بارگاه تست
من هر کجا روم، بحضور تو راهی ام!!!...
قطار قطار
فشنگ
یک قدم
عقب نشینی
هرگز
تا آخرین نفس
آتش
می توان
یک تنه تا صبح
علمداری کرد!
امضاء: شمع
على رغم عدم تمایل فرزند محترم ایشان با انتشار اجازه اجتهاد مطلق که در ده سال پیش تحریر شده ، لیکن با توجه به اصرار جمعى از بزرگان و کثیرى از مومنین ، بر انتشار آن و قرار دادن در سایت موافقت فرمودند .
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین والصلاة و السلام علی خیر خلقه واشرف بریته محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما خاتم اوصیائه صاحب العصر والزمان علیه السلام و اللعنة الدائمة الابدیة علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین
اما بعد : نور چشم و حاصل عمرم جناب مستطاب حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمّد جواد فاضل لنکرانی دام عمره و عزّه که خداوند بیش از پیش او را موفق به خدمت اسلام و مسلمین، به خصوص روحانیین و فضلاء بدارد، از جمله کسانی است که تلاش فراوانی در تحصیل علوم حوزوی و معارف جعفری نموده و بیش از بیست سال از عمر خود را در تحصیل علم فقه و اصول صرف نموده و در خلال بیشتر سالها به تدریس در حوزه علمیه مشغول بوده تا اینکه بمرحلهی تدریس درس خارج رسیده و بحمدالله با کوشش مستمر به مرتبهی اجتهاد مطلق رسیده است لذا بر ایشان است که به نظرات خود عمل نماید و حرام است که از دیگران تقلید نماید؛
فله ان یحمد الله تبارک و تعالی علی ما اعطاه و یشکره علی ما انعمه و رعایة الاحتیاط الکامل فی جمیع الحالات فانه سبیل النجاة و السلام علیه و رحمة الله و برکاته .
22 شهر صیام 1418
مطابق با 1/11/76
محمد فاضل
سئوال 1ـ آیا اعتکاف در تمام ایام سال جایز است، یا اختصاص به ماه رجب المرجب و ماه مبارک رمضان دارد؟ اعتکاف در کدام یک از این دو ماه افضل است؟
جواب: اعتکاف اختصاص به ایام خاصّی ندارد. بلی در روزهایی که روزة آن حرام است مثل عید فطر و قربان نمیتوان معتکف شد. البته افضل ایّام دهة آخر رمضان است.
سئوال 2ـ با توجه به استقبال زیاد مشتاقین اعتکاف و عدم ظرفیت مساجد جامع برای انجام این امر، نظر حضرت عالی در مورد اعتکاف در سایر مساجد چیست؟
جواب: اگر در مسجد جامع جا نباشد در سایر مساجدی که سه وعده نماز جماعت با جمعیّت معتد به برگزار میشود مانعی ندارد.
سئوال 3ـ آیا اعتکاف در غیر مساجد جامع، مثل نماز خانة دانشگاهها، به امید مطلوبیت اشکال دارد؟ در صورت صحت، آیا احکام اعتکاف، از قبیل ترک محرمات جاری میشود؟
جواب: دلیلی بر مطلوبیت وجود ندارد و احکام اعتکاف مترتب نمیشود.
سئوال 4ـ اعتکاف در مساجد دانشگاههای سراسر کشور چه حکمی دارد؟
جواب: وجهی ندارد.
سئوال 5ـ اگر در شهری مسجد جامع متعدد باشد، تکلیف چیست؟
جواب: در هر یک از مساجد میتوان معتکف شد.
سئوال 6ـ آیا میتوان نذر کرد که در شهر خاصی معتکف شد؟
جواب: مانعی ندارد. ولی باید صحت روزهرا هم در ایام اعتکاف مدّ نظر داشته باشد.
سئوال 7ـ اعتکاف در حیاط مسجد چه حکمی دارد؟
جواب: اگر حیاط مسجد عنوان مسجد را نداشته باشد جایز نیست.
سئوال 8ـ آیا در اعتکاف وحدت مسجد شرط است؟ اگر دو مسجد به هم پیوسته و متصل باشد چطور؟
جواب: بلی. باید در یک مسجد معتکف شد و اعتکاف در دو مسجد صحیح نیست حتی اگر به هم متصل باشد مگر این که عرفاً یک مسجد محسوب شود.
سئوال 9ـ اعتکاف در مکانهایی که شک داریم جزء مسجد است (مثل بام، سرداب و مقداری که به مسجد افزوده شده)، چه حکمی دارد؟
جواب: باید محرز شود جایی مسجد است تا بتوان در آنجا معتکف شد. لذا در مکانهای مشکوک جایز نیست.
سئوال 10ـ اگر محل خاصی از مسجد را برای اعتکاف خود معین نماید، آیا لازم است خود را به آن مقید نماید؟
جواب: خیر
سئوال 11ـ آیا محوطة اطراف مسجد جمکران، که به عنوان حیاط از آن استفاده میشود، حکم مسجد را دارد؟
جواب: خیر
سئوال 12ـ آیا صرف غذا در سالن نهار خوری، که در محوطة مسجد است، برای معتکفین جایز است؟ با توجه به این که صرف غذا در مسجد با مشکلاتی همراه است.
جواب: جایز نیست مگر این که امکان غذا خوردن در مسجد نباشد.
سئوال 13ـ آیا اعتکاف در زیر زمین مسجد جمکران که از آن جهت نمازهای یومیه و نماز آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) استفاده میشود (البته به صورت مرتب نماز جماعت ندارد) جایز است؟
جواب: مانعی ندارد.
سئوال 14ـ اگر اعتکاف در زیر زمین مسجد جمکران جایز باشد، در صورتی که بین طبقة پایین و بالا در ورودی باشد آیا میتوان اعمال را در طبقة بالا و خواب و استراحت را در طبقه پایین انجام داد یا هر دو عمل باید در یک مکان باشد؟
جواب: مانعی ندارد. چون عرفاً یک مسجد محسوب میشود.
سئوال 15ـ اگر مردی به همسرش اجازة اعتکاف بدهد، ولی در روز سوم پشیمان شود تکلیف زن چیست؟ اگر کفاره واجب شود بر عهدة کیست؟
جواب: زن باید اعتکاف را ادامه دهد و پشیمانی زوج در روز سوّم اثری ندارد.
سئوال 16ـ حکم اعتکاف کودک نابالغ، خصوصاً بعد از ورود به روز سوم اعتکاف چیست؟
جواب: لازم است تمام کند امّا اگر تمام نکرد کفاره و قضا ندارد.
سئوال 17ـ آیا شرکت در مراسم و راهپیماییهایی مانند روز قدس، 22 بهمن و مانند آن، جزء مصادیق ضرورت عرفی یا شرعی محسوب میشود؟
جواب: خیر
سئوال 18ـ آیا در اعتکاف واجب و مستحب، قصد وجوب یا استحباب لازم است؟
جواب: خیر. قصد وجه در اعتکاف لازم نیست.
سئوال 19ـ زمان نیت اعتکاف چه وقت است؟ آیا میتوان اول شب نیت کرد؟
جواب: زمان نیّت قبل از طلوع فجر میباشد لکن اگر از شب هم نیّت کند مانعی ندارد مشروط بر آن که در ارتکاز او باقی باشد.
سئوال 20ـ اگر از روی اشتباه برای اعتکاف واجب، نیّت استحباب نماید (یا بالعکس) تکلیف چیست؟
جواب: مانعی ندارد و اعتکاف صحیح است.
سئوال 21ـ آیا میتوان اعتکاف را به نیابت از میّت یا حی انجام داد؟
جواب: مانعی ندارد.
سئوال 22ـ آیا در اعتکاف زن و فرزند، اجازة شوهر و ولی لازم است؟
جواب: در اعتکاف زن اجازة شوهر مطلقاً لازم است. ولی در اعتکاف فرزند اگر پدر و مادر اذیت میشوند باید از آنها اجازه گرفت.
سئوال 23ـ آیا اعتکاف بچة ممیز صحیح است؟
جواب: بلی. عبادات صبی ممیّز مشروع و صحیح است.
سئوال 24ـ اگر آجر و خاک مسجد یا لباس معتکف غصبی باشد، اعتکاف چه حکمی دارد؟
جواب: اشکالی برای اعتکاف ندارد.
سئوال 25ـ انجام غسل در مسجد برای معتکف چه حکمی دارد؟ آیا بین غسل جنابت وغسلهای مستحبی دیگر فرقی وجود دارد؟
جواب: اگر امکان داشته باشد و موجب وهن و هتک یا نجاست مسجد نشود مانعی ندارد. ولی غسل جنابت از حیث اینکه جنب نمیتواند در مسجد بماند اشکال دارد.
سئوال 26ـ آیا مسافر میتواند معتکف شود؟
جواب: اگر کثیر السفر باشد یا نذر صوم در سفر را داشته باشد مانعی ندارد. یعنی مسافری که بتواند سه روز روزه بگیرد میتواند معتکف شود و الاّ خیر.
سئوال 27ـ اعتکاف به واسطة نذر، عهد، قسم، شرط ضمن عقد و اجاره چه حکمی دارد؟
جواب: اعتکاف از وصف استحباب خود خارج نمیشود. هر چند از باب نذر و عهد و اجاره واجب است انجام شود.
سئوال 28 ـ آیا اعتکاف مستحبی را میتوان قطع کرد؟
جواب: مانعی ندارد مگر در روز سوم که واجب میشود.
سئوال 29ـ آیا بیشتر از سه روز میتوان اعتکاف کرد؟ به طوری که آن زیاده بخشی از یک روز یا قسمتی از یک شب باشد؟
جواب: مانعی ندارد. ولی اگر دو روز اضافه بر سه روز گرفت روز سوم آن یعنی روز ششم اعتکاف و یا روز نهم بنابر احتیاط واجب میشود.
سئوال 30ـ منظور از روز در اعتکاف چیست؟
جواب: مراد از طلوع فجر است تا غروب آفتاب.
سئوال 31ـ آیا در تحقق اعتکاف، سه روز ناپیوسته کافی است؟
جواب: خیر. باید سه روز پی در پی باشد.
سئوال 32ـ کسی که معتکف میشود، آیا میتواند روزههای این سه روز را به عنوان نذر یا استیجار یا کفاره حساب کند؟
جواب: به نظر مرحوم آقا باید روزههای معتکف مربوط به کسی باشد که اعتکاف مربوط به او باشد. لذا اگر اعتکاف برای خودش باشد روزه هم باید برای خودش باشد و فرقی نمیکند که قضا باشد یا مستحب یا نذری. ولی روزة استیجاری نمیتواند باشد. اما اگر اعتکاف برای دیگری است روزه هم باید برای او باشد نه برای خودش یا دیگران.
سئوال 33ـ آیا در مسافرت میشود روزة در سفر را نذر کرد؟
جواب: به نظر مرحوم آقا نذر روزه در سفر باید در حضر منعقد شود و بنابر احتیاط در حال سفر نمیتوان نذر روزه مستحبی در سفر کرد.
سئوال 34ـ شخصی نذر کرده در ایام البیض در مسجد مقدس جمکران معتکف شود و نذر کرده در فرض مسافرت هم روزه بگیرد، آیا نذرش منعقد شده است؟ آیا اعتکاف او صحیح است؟ (هر چند مسافر باشد)
جواب: بلی. اگر نذر را در وطن کرده باشد صحیح است و باید طبق آن عمل کند.
سئوال 35ـ اگر کسی نذر کند برای حصول حاجت دنیوی یا معنوی معتکف شود، نذر او چه حکمی دارد؟
جواب: مانعی ندارد و صحیح است.
سئوال 36ـ اگر کسی اعتکاف یک ماه نذر کند، آیا شب اول هم جزء همان ماه است؟
جواب: اگر نذر کرده که یک ماه کامل اعتکاف کند باید شب اول را هم در مسجد بماند.
سئوال 37ـ اگر اعتکاف یک ماه را نذر کند و ماه ناقص باشد، آیا تکلیف او ساقط میشود؟
جواب: بلی. کفایت میکند.
سئوال 38ـ اگر کسی اعتکاف را نذر کند و مشغول اعتکاف شود ولی در ایام اعتکاف مریض شود یا ضرورتی پیش آید (مثل فوت نزدیکان) میتواند اعتکاف را بر هم بزند؟ و اگر بر هم بزند کفاره دارد؟ در اعتکاف مستحبی چطور؟
جواب: اگر نذر کند و واقعاً معذور شود میتواند آن را رها کند و کفاره ندارد امّا موت اقارب همیشه عذر مجوز ترک نذر نمیشود و اگر نذر معیّن باشد قضا ندارد. امّا اگر نذر مطلق باشد باید بعداً معتکف شود و قطع اعتکاف مستحب مانعی ندارد.
سئوال 39ـ اگر اعتکاف چهار روز را نذر کند و پیوستگی آن چهار روز را شرط ننماید و روز چهارم را بر خلاف نذرش عمل کند و از اعتکاف خارج شود، وظیفهاش چیست؟
جواب: چون اعتکاف یک روزه نداریم باید سه روز دیگر معتکف شود.
سئوال 40ـ اگر زمان معینی را برای اعتکاف نذر کند ولی آن اعتکاف را به جهت فراموشی یا نافرمانی یا اضطرار ترک نماید، آیا قضا بر او واجب است؟
جواب: بلی واجب است قضا کند.
تاریخچه قمهزنی
1. قمهزنی چیست؟
قمهزنی مراسمی است که در بعضی شهرستانها و بلاد شیعی و توسط برخی از عزاداران امامحسین(علیهالسلام) اجرا میشود و در تأسی به مجروح و شهید شدن سیدالشهدا(علیهالسلام) و شهیدان کربلا و بهعنوان اظهار آمادگی برای خون دادن و سر باختن در راه امام حسین(علیهالسلام) انجام میگیرد شرکت کنندگان در این مراسم، صبح زودِ روز عاشورا، با پوشیدن لباس سفید و بلندی همچون کفن، بصورت دستهجمعی قمه بر سر میزنند و خون، از سر بر صورت و لباس سفید جاری میشود.
بعضیهم برای قمه زنی نذر میکنند، برخی هم چنین نذری را درباره کودکان خردسال انجام میدهند و بر سرِ آنان تیغ میزنند، تا از محل آن خون جاری گردد.
در اینجا به توصیف صحنه هایی از دسته قمهزنی در شهر کاظمین به نقل از کتاب "تراژدی کربلا" می پردازیم:
"روز عاشورا در بیشتر شهرها و روستاهای عراق، روز حزن و اندوه و سوگ است. دیدگان اشکبار و رنگ سیاه پرچمها و چهرههای خاک آلود، در همه جا به چشم می خورد؛ تنها کفنهای قمه زنان به رنگ سفید و با لکه هایی از خون دیده می شود. مردانی که شعار "فداییان حسین" را بر کفنها نگاشته، قمه، شمشیر و یا خنجری بر دستان گرفته و بر سرهای تراشیده خود زخمهایی گاه بسیار عمیق و شدید وارد میآورند. دسته بیضوی شکل آنها با عبور از خیابان اصلی کاظمین به حرم وارد می شود... عزاداران با رسیدن به حرم کاظمین، با حماسه بسیار فریاد "حیدر... حیدر" سر می دهند و با هر ضربه طبل و نوای شیپور، ضربهای بر فرق سر میزنند. گاه این ضربهها چنان شدید است که فرق سر را شکافته و خون بسیاری از آن جاری می سازد.
در برخی موارد نیز افراد از هوش رفته و بر زمین میافتند و یا از شدت ضربه ها جان می دهند...
گروه سرشکافته و خونآلود قمهزنان، چنان منظره دهشتناکی پدید میآورند که وحشت و اندوه، سراسر وجود تماشاچیان را فرا میگیرد...
خون، با نخستین ضربه فوران می زند؛ اما گاه برخی آنچنان به شور و هیجان میآیند که ضربههای محکمی بر سر فرود آورده و خون بیشتری از سر خود جاری می سازند. برخی نیز با سطح قمه بر سر ضربه میزنند تا خطر کمتری برایشان داشته باشد. قمهزنان بلافاصله پس از پایان مراسم به حمامهای عمومی رفته و پس از مداوای زخمهایشان به شیوهای سنتی، خود را شسته و بهبود مییابند. آماده سازی قمهها و کفنها و گروههای موزیک و دیگر لوازم مورد نیاز، بر عهده هیئتهای عزاداری است. جمعآوری کمکهای مردمی و دادن مبلغی به شاعر، نوحهخوان، سخنران و دیگر مخارج نیز بر عهده هیئتها است."(. تراژدی کربلا، ابراهیم حیدری، ترجمة علی معموری)1
قمهزنی نیز مثل شبیهخوانی، از دیر باز مورد اختلاف نظر علما و پیروان و مقلدین آنان بوده و به استفتاء و افتاء مبنی بر جواز یا عدم جواز آن میپرداختهاند
الف- ورود قمهزنی به ایران در زمان صفویان و جریانفداییان
اقدامات مهم صفویان در زمینه عزاداری، یکی، رسمی و حکومتی کردن مجالس سوگواری و دیگری، ابزارمند کردن و نیز پدیدآوردن آیینها و رسوم جدید عزاداری بود.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)12
"پیتر دلاواله" سیاح ایتالیایی از عزاداری شیعیان در اصفهانِ عصر صفوی سال 1037 قمری چنین گزارش میدهد: "تشریفات و مراسم عزاداری عاشورا به این قرار است که همه غمگین و مغموم به نظر میرسند و لباس عزاداری به رنگ سیاه - یعنی رنگی که در مواقع دیگر هیچ وقت مورد استعمال قرار نمیگیرد- بر تن میکنند. هیچکس سر و ریش خود را نمیتراشد و به حمام نمیرود. به علاوه نه تنها از ارتکاب هر گناه پرهیز میکنند، بلکه خود را از هرگونه تفریح و خوشی محروم میسازد.
جمعی در میدان ها و کوچه های مختلف و جلوی خانههای مردم، برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه سیاه یا کیسه تیره رنگی ستر عورت کرده و سر تا پای خود را با ماده ای سیاه و براق... رنگ زدهاند، حرکت میکنند... به همراه این افراد، عدهای برهنه نیز راه میروند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز درآوردهاند؛ تا نشانی از خونهایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که در آن روز [عاشورا] نسبت به حسین انجام گرفته است، باشد. همه با هم، آهنگهای غمانگیز در وصف حسین و مصائب وارد بر او میخوانند و دو قطعه چوب یا استخوانی را که در دست دارند، به هم میکوبند و از آن صدای حزنانگیزی به وجود میآورند و به علاوه حرکتی به سر و تن خود میدهند که علامتی از اندوه بی پایان آنها است و بیشتر به رقص شباهت دارد..."(. سفرنامه پیتر دلاواله، ترجمة شجاع الدین شفا، انتشارات علمی فرهنگی)13
علاوه بر ابزار آلات جدید، از این دوره بود که آداب و رسوم نوینی هم در سلک آیینهای عزاداری درآمد؛ آدابی چون "تیغزنی"، "قفلزنی"، "سنگزنی" و "قمهزنی" را از این جمله شمردهاند.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)14
استاد یوسفی غروی نیز در این باره میگوید: " از نظر تاریخی، ظاهراً آن وقت که صفویه سر کار آمدند، قمه زنی پدید آمد و مسلماً هیچ سابقهای هم بر صفویه ندارد؛ اما هنوز به یقین نرسیدهایم که آیا قبل از عثمانیها هم این کار انجام میشده است یا نه؟ روال حکومتها این است که اعمال و رفتارها را از همدیگر یادمیگیرند؛ عثمانیها گروه فدائیان داشتند؛ صفویه هم یک گروه فدائیان درست کرده بودند و مانند آلبویه که در قرن سوم و چهارم در بغداد، عمدتاً دستههای اولیه عزاداریشان، دستههای نظامیشان بود، به ارتش دستور داده بودند که به طور منظم و دستهبندی شده، دسته عزاداری راه بیاندازند. صفویه هم وقتی سر کار آمدند این برنامه را تکرار کردند. یکی از افواج فدائیان، قزلباش صفوی بودند که همیشه به نشانه آماده به خدمت، سرشان تراشیده بود. در کتاب "تاریخ شاه عباس کبیر" از نصرالله فلسفی -که در پنج جلد نوشته شده و یکی از وسیعترین و دقیقترین تواریخ است- به تفصیل، "فوج فدائیان" معرفی شدهاند. در وصف آنان آمده که حتی در تمریناتشان گوشتِ حیوانات مختلف و حتی مار را میخوردند که هنوز هم در بعضی از ارتشهای جهان معمول است؛ مثلاً در ارتش صدام نیز یک فوج فدائی این طوری وجود داشت. خلاصه این که فدائیانِ صفویه در روز عاشورا شمشیر به دست، بیرونآمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی و مواسات با اصحاب امام حسین(علیهالسلام) داشته باشند. آنان میگفتند در چنین روزی که اصحاب امام حسین(علیهالسلام) و خود امام، و بنی هاشم تیر میخورند، پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد میکنیم؛ یعنی نشان دهیم که ما در راه امام حسین(علیهالسلام) فدوی هستیم و حاضریم سرمان بریده شود؛ و این شروع قمهزنی شد."(. مصاحبه با دکتر یوسفی غروی، به آدرس: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=15281)15
البته در آن زمان نیز اکثر جامعه به علمایی که با این بدعتها به مخالفت برمیخاستهاند، توجه خاصی نمیکردند، تا آنجا که عالمی مثل "مقدس اردبیلی" به خاطر مخالفت با این نوع حرکات در عزای امام حسین(علیهالسلام) از سوی اکثریت جامعه طرد می شود:(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)16
"میرزا عبدالله افندی - از علمای شیعه معاصر شاه سلطان حسین- در بخشی از کتاب "تحفه فیروزیه" خود به این مخالفتها اشاره میکند ... مطابق روایت جاسم حسن شبر در "ارشاد الخطیب"، داستان از این قرار است که مقدس اردبیلی چندی از حرکات ناشایستی که بعضی مردم در امر عزاداری امام حسین(علیهالسلام) مرتکب میشدهاند، رنجیده خاطر شده و با این استدلال که این اعمال جزو رسوم اقامه عزا نیست و در سیره اهلبیت (علیهمالسلام) نیز وجود ندارند، آنان را از این کار نهی میکند. لکن مردم به منع او وقعی ننهاده، بر شدت و گستره عمل خود افزودند. تا آنجا که وی آزرده شده، حتی در مقام اعتراض، ترک آن دیار (اردبیل) کرده و به یکی از قریههای اطراف میرود تا صدای عزاداری مردم به آن شیوه را نشنود. "(. ارشادالخطیب، جاسم حسن شبر، ص 47 و 48)17
ب- رواج قمهزنی در دوران قاجار
از شاخصههای عزاداری در دوره قاجار، عمومیت یافتن رسم تیغزنی و قمهزنی است؛ رسمی که البته پیش از آن هم مسبوق به سابقهای چند ساله بود، اما مشخصا در این دوره گسترش و رواجی بیسابقه یافت.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)18
بنجامن، سفیر کبیر آمریکا در ایرانِ عهد ناصرالدین شاه، در توصیف مراسم قمهزنی در سفرنامهاش چنین مینویسد: "سال 1884 میلادی من در تهران اقامت داشتم. دستههایی در خیابانها حرکت میکردند و احساسات تند و شدید بیسابقهای از خود نشان میدادند...در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود می زدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره می زد و سر تا پایشان را سرخ کرده بود. واقعا که منظره دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمیتوانم آن را از یاد ببرم. کسانی که در این دستهها قمه میزنند، گاهی اوقات آنقدر به هیجان آمده و یا خونی که از آنها میرود [آن قدر زیاد است] که بیحال شده و روی زمین میافتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند."(. ایران و ایرانیان، بنجامن، س. ج. و.، ترجمه محمدحسین کردبچه، ص 284)19
باید گفت در این دوره، خطبایی مثل آخوند ملاآقا بن عابد شیروانی (معروف به فاضل دربندی) با کتابش به نام "اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات" همین قدر که در رونق بخشی به مجالس عزا در آن دوره نقش داشتند، در ورود مطالب سست و جعلی وخرافات و در نتیجه عوام گرایی این مجالس هم مؤثر بوده اند.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)20
در این دوره نیز علمای بزرگی مثل علامه سیدمحسن امینعاملی، قمهزنی و نظایر آن را غیر شرعی و شیطانپسند خوانده و به مخالفت با آن پرداختند که باز هم - با توجه به این که قمهزنی به سرعت جایگاه مطلوبی نزد عوام الناس یافته و جزئی لاینفک از مظاهر دینداری، با لعاب تعصب مردم شده بود- نه تنها مخالفت این دسته از علما مؤثر واقع نشد، بلکه به تشکیل جبههای در بین مردم و برخی علمای موافق قمهزنی منجر شد؛(. همان)21 تا جایی که برای مثال به علامه سید محسن امین عاملی تهمت زدند که میخواهد اخبار را نسخ کند و از اجرای اعمال دین جلوگیری کند!(. المجالس السنیه، علامه سید محسن امین عاملی)22