خاطرات
تاریخچه قمهزنی
1. قمهزنی چیست؟
قمهزنی مراسمی است که در بعضی شهرستانها و بلاد شیعی و توسط برخی از عزاداران امامحسین(علیهالسلام) اجرا میشود و در تأسی به مجروح و شهید شدن سیدالشهدا(علیهالسلام) و شهیدان کربلا و بهعنوان اظهار آمادگی برای خون دادن و سر باختن در راه امام حسین(علیهالسلام) انجام میگیرد شرکت کنندگان در این مراسم، صبح زودِ روز عاشورا، با پوشیدن لباس سفید و بلندی همچون کفن، بصورت دستهجمعی قمه بر سر میزنند و خون، از سر بر صورت و لباس سفید جاری میشود.
بعضیهم برای قمه زنی نذر میکنند، برخی هم چنین نذری را درباره کودکان خردسال انجام میدهند و بر سرِ آنان تیغ میزنند، تا از محل آن خون جاری گردد.
در اینجا به توصیف صحنه هایی از دسته قمهزنی در شهر کاظمین به نقل از کتاب "تراژدی کربلا" می پردازیم:
"روز عاشورا در بیشتر شهرها و روستاهای عراق، روز حزن و اندوه و سوگ است. دیدگان اشکبار و رنگ سیاه پرچمها و چهرههای خاک آلود، در همه جا به چشم می خورد؛ تنها کفنهای قمه زنان به رنگ سفید و با لکه هایی از خون دیده می شود. مردانی که شعار "فداییان حسین" را بر کفنها نگاشته، قمه، شمشیر و یا خنجری بر دستان گرفته و بر سرهای تراشیده خود زخمهایی گاه بسیار عمیق و شدید وارد میآورند. دسته بیضوی شکل آنها با عبور از خیابان اصلی کاظمین به حرم وارد می شود... عزاداران با رسیدن به حرم کاظمین، با حماسه بسیار فریاد "حیدر... حیدر" سر می دهند و با هر ضربه طبل و نوای شیپور، ضربهای بر فرق سر میزنند. گاه این ضربهها چنان شدید است که فرق سر را شکافته و خون بسیاری از آن جاری می سازد.
در برخی موارد نیز افراد از هوش رفته و بر زمین میافتند و یا از شدت ضربه ها جان می دهند...
گروه سرشکافته و خونآلود قمهزنان، چنان منظره دهشتناکی پدید میآورند که وحشت و اندوه، سراسر وجود تماشاچیان را فرا میگیرد...
خون، با نخستین ضربه فوران می زند؛ اما گاه برخی آنچنان به شور و هیجان میآیند که ضربههای محکمی بر سر فرود آورده و خون بیشتری از سر خود جاری می سازند. برخی نیز با سطح قمه بر سر ضربه میزنند تا خطر کمتری برایشان داشته باشد. قمهزنان بلافاصله پس از پایان مراسم به حمامهای عمومی رفته و پس از مداوای زخمهایشان به شیوهای سنتی، خود را شسته و بهبود مییابند. آماده سازی قمهها و کفنها و گروههای موزیک و دیگر لوازم مورد نیاز، بر عهده هیئتهای عزاداری است. جمعآوری کمکهای مردمی و دادن مبلغی به شاعر، نوحهخوان، سخنران و دیگر مخارج نیز بر عهده هیئتها است."(. تراژدی کربلا، ابراهیم حیدری، ترجمة علی معموری)1
قمهزنی نیز مثل شبیهخوانی، از دیر باز مورد اختلاف نظر علما و پیروان و مقلدین آنان بوده و به استفتاء و افتاء مبنی بر جواز یا عدم جواز آن میپرداختهاند
الف- ورود قمهزنی به ایران در زمان صفویان و جریانفداییان
اقدامات مهم صفویان در زمینه عزاداری، یکی، رسمی و حکومتی کردن مجالس سوگواری و دیگری، ابزارمند کردن و نیز پدیدآوردن آیینها و رسوم جدید عزاداری بود.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)12
"پیتر دلاواله" سیاح ایتالیایی از عزاداری شیعیان در اصفهانِ عصر صفوی سال 1037 قمری چنین گزارش میدهد: "تشریفات و مراسم عزاداری عاشورا به این قرار است که همه غمگین و مغموم به نظر میرسند و لباس عزاداری به رنگ سیاه - یعنی رنگی که در مواقع دیگر هیچ وقت مورد استعمال قرار نمیگیرد- بر تن میکنند. هیچکس سر و ریش خود را نمیتراشد و به حمام نمیرود. به علاوه نه تنها از ارتکاب هر گناه پرهیز میکنند، بلکه خود را از هرگونه تفریح و خوشی محروم میسازد.
جمعی در میدان ها و کوچه های مختلف و جلوی خانههای مردم، برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه سیاه یا کیسه تیره رنگی ستر عورت کرده و سر تا پای خود را با ماده ای سیاه و براق... رنگ زدهاند، حرکت میکنند... به همراه این افراد، عدهای برهنه نیز راه میروند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز درآوردهاند؛ تا نشانی از خونهایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که در آن روز [عاشورا] نسبت به حسین انجام گرفته است، باشد. همه با هم، آهنگهای غمانگیز در وصف حسین و مصائب وارد بر او میخوانند و دو قطعه چوب یا استخوانی را که در دست دارند، به هم میکوبند و از آن صدای حزنانگیزی به وجود میآورند و به علاوه حرکتی به سر و تن خود میدهند که علامتی از اندوه بی پایان آنها است و بیشتر به رقص شباهت دارد..."(. سفرنامه پیتر دلاواله، ترجمة شجاع الدین شفا، انتشارات علمی فرهنگی)13
علاوه بر ابزار آلات جدید، از این دوره بود که آداب و رسوم نوینی هم در سلک آیینهای عزاداری درآمد؛ آدابی چون "تیغزنی"، "قفلزنی"، "سنگزنی" و "قمهزنی" را از این جمله شمردهاند.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)14
استاد یوسفی غروی نیز در این باره میگوید: " از نظر تاریخی، ظاهراً آن وقت که صفویه سر کار آمدند، قمه زنی پدید آمد و مسلماً هیچ سابقهای هم بر صفویه ندارد؛ اما هنوز به یقین نرسیدهایم که آیا قبل از عثمانیها هم این کار انجام میشده است یا نه؟ روال حکومتها این است که اعمال و رفتارها را از همدیگر یادمیگیرند؛ عثمانیها گروه فدائیان داشتند؛ صفویه هم یک گروه فدائیان درست کرده بودند و مانند آلبویه که در قرن سوم و چهارم در بغداد، عمدتاً دستههای اولیه عزاداریشان، دستههای نظامیشان بود، به ارتش دستور داده بودند که به طور منظم و دستهبندی شده، دسته عزاداری راه بیاندازند. صفویه هم وقتی سر کار آمدند این برنامه را تکرار کردند. یکی از افواج فدائیان، قزلباش صفوی بودند که همیشه به نشانه آماده به خدمت، سرشان تراشیده بود. در کتاب "تاریخ شاه عباس کبیر" از نصرالله فلسفی -که در پنج جلد نوشته شده و یکی از وسیعترین و دقیقترین تواریخ است- به تفصیل، "فوج فدائیان" معرفی شدهاند. در وصف آنان آمده که حتی در تمریناتشان گوشتِ حیوانات مختلف و حتی مار را میخوردند که هنوز هم در بعضی از ارتشهای جهان معمول است؛ مثلاً در ارتش صدام نیز یک فوج فدائی این طوری وجود داشت. خلاصه این که فدائیانِ صفویه در روز عاشورا شمشیر به دست، بیرونآمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی و مواسات با اصحاب امام حسین(علیهالسلام) داشته باشند. آنان میگفتند در چنین روزی که اصحاب امام حسین(علیهالسلام) و خود امام، و بنی هاشم تیر میخورند، پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد میکنیم؛ یعنی نشان دهیم که ما در راه امام حسین(علیهالسلام) فدوی هستیم و حاضریم سرمان بریده شود؛ و این شروع قمهزنی شد."(. مصاحبه با دکتر یوسفی غروی، به آدرس: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=15281)15
البته در آن زمان نیز اکثر جامعه به علمایی که با این بدعتها به مخالفت برمیخاستهاند، توجه خاصی نمیکردند، تا آنجا که عالمی مثل "مقدس اردبیلی" به خاطر مخالفت با این نوع حرکات در عزای امام حسین(علیهالسلام) از سوی اکثریت جامعه طرد می شود:(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)16
"میرزا عبدالله افندی - از علمای شیعه معاصر شاه سلطان حسین- در بخشی از کتاب "تحفه فیروزیه" خود به این مخالفتها اشاره میکند ... مطابق روایت جاسم حسن شبر در "ارشاد الخطیب"، داستان از این قرار است که مقدس اردبیلی چندی از حرکات ناشایستی که بعضی مردم در امر عزاداری امام حسین(علیهالسلام) مرتکب میشدهاند، رنجیده خاطر شده و با این استدلال که این اعمال جزو رسوم اقامه عزا نیست و در سیره اهلبیت (علیهمالسلام) نیز وجود ندارند، آنان را از این کار نهی میکند. لکن مردم به منع او وقعی ننهاده، بر شدت و گستره عمل خود افزودند. تا آنجا که وی آزرده شده، حتی در مقام اعتراض، ترک آن دیار (اردبیل) کرده و به یکی از قریههای اطراف میرود تا صدای عزاداری مردم به آن شیوه را نشنود. "(. ارشادالخطیب، جاسم حسن شبر، ص 47 و 48)17
ب- رواج قمهزنی در دوران قاجار
از شاخصههای عزاداری در دوره قاجار، عمومیت یافتن رسم تیغزنی و قمهزنی است؛ رسمی که البته پیش از آن هم مسبوق به سابقهای چند ساله بود، اما مشخصا در این دوره گسترش و رواجی بیسابقه یافت.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)18
بنجامن، سفیر کبیر آمریکا در ایرانِ عهد ناصرالدین شاه، در توصیف مراسم قمهزنی در سفرنامهاش چنین مینویسد: "سال 1884 میلادی من در تهران اقامت داشتم. دستههایی در خیابانها حرکت میکردند و احساسات تند و شدید بیسابقهای از خود نشان میدادند...در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود می زدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره می زد و سر تا پایشان را سرخ کرده بود. واقعا که منظره دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمیتوانم آن را از یاد ببرم. کسانی که در این دستهها قمه میزنند، گاهی اوقات آنقدر به هیجان آمده و یا خونی که از آنها میرود [آن قدر زیاد است] که بیحال شده و روی زمین میافتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند."(. ایران و ایرانیان، بنجامن، س. ج. و.، ترجمه محمدحسین کردبچه، ص 284)19
باید گفت در این دوره، خطبایی مثل آخوند ملاآقا بن عابد شیروانی (معروف به فاضل دربندی) با کتابش به نام "اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات" همین قدر که در رونق بخشی به مجالس عزا در آن دوره نقش داشتند، در ورود مطالب سست و جعلی وخرافات و در نتیجه عوام گرایی این مجالس هم مؤثر بوده اند.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)20
در این دوره نیز علمای بزرگی مثل علامه سیدمحسن امینعاملی، قمهزنی و نظایر آن را غیر شرعی و شیطانپسند خوانده و به مخالفت با آن پرداختند که باز هم - با توجه به این که قمهزنی به سرعت جایگاه مطلوبی نزد عوام الناس یافته و جزئی لاینفک از مظاهر دینداری، با لعاب تعصب مردم شده بود- نه تنها مخالفت این دسته از علما مؤثر واقع نشد، بلکه به تشکیل جبههای در بین مردم و برخی علمای موافق قمهزنی منجر شد؛(. همان)21 تا جایی که برای مثال به علامه سید محسن امین عاملی تهمت زدند که میخواهد اخبار را نسخ کند و از اجرای اعمال دین جلوگیری کند!(. المجالس السنیه، علامه سید محسن امین عاملی)22
الف- ورود قمهزنی به ایران در زمان صفویان و جریانفداییان
اقدامات مهم صفویان در زمینه عزاداری، یکی، رسمی و حکومتی کردن مجالس سوگواری و دیگری، ابزارمند کردن و نیز پدیدآوردن آیینها و رسوم جدید عزاداری بود.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)12
"پیتر دلاواله" سیاح ایتالیایی از عزاداری شیعیان در اصفهانِ عصر صفوی سال 1037 قمری چنین گزارش میدهد: "تشریفات و مراسم عزاداری عاشورا به این قرار است که همه غمگین و مغموم به نظر میرسند و لباس عزاداری به رنگ سیاه - یعنی رنگی که در مواقع دیگر هیچ وقت مورد استعمال قرار نمیگیرد- بر تن میکنند. هیچکس سر و ریش خود را نمیتراشد و به حمام نمیرود. به علاوه نه تنها از ارتکاب هر گناه پرهیز میکنند، بلکه خود را از هرگونه تفریح و خوشی محروم میسازد.
جمعی در میدان ها و کوچه های مختلف و جلوی خانههای مردم، برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه سیاه یا کیسه تیره رنگی ستر عورت کرده و سر تا پای خود را با ماده ای سیاه و براق... رنگ زدهاند، حرکت میکنند... به همراه این افراد، عدهای برهنه نیز راه میروند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز درآوردهاند؛ تا نشانی از خونهایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که در آن روز [عاشورا] نسبت به حسین انجام گرفته است، باشد. همه با هم، آهنگهای غمانگیز در وصف حسین و مصائب وارد بر او میخوانند و دو قطعه چوب یا استخوانی را که در دست دارند، به هم میکوبند و از آن صدای حزنانگیزی به وجود میآورند و به علاوه حرکتی به سر و تن خود میدهند که علامتی از اندوه بی پایان آنها است و بیشتر به رقص شباهت دارد..."(. سفرنامه پیتر دلاواله، ترجمة شجاع الدین شفا، انتشارات علمی فرهنگی)13
علاوه بر ابزار آلات جدید، از این دوره بود که آداب و رسوم نوینی هم در سلک آیینهای عزاداری درآمد؛ آدابی چون "تیغزنی"، "قفلزنی"، "سنگزنی" و "قمهزنی" را از این جمله شمردهاند.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)14
استاد یوسفی غروی نیز در این باره میگوید: " از نظر تاریخی، ظاهراً آن وقت که صفویه سر کار آمدند، قمه زنی پدید آمد و مسلماً هیچ سابقهای هم بر صفویه ندارد؛ اما هنوز به یقین نرسیدهایم که آیا قبل از عثمانیها هم این کار انجام میشده است یا نه؟ روال حکومتها این است که اعمال و رفتارها را از همدیگر یادمیگیرند؛ عثمانیها گروه فدائیان داشتند؛ صفویه هم یک گروه فدائیان درست کرده بودند و مانند آلبویه که در قرن سوم و چهارم در بغداد، عمدتاً دستههای اولیه عزاداریشان، دستههای نظامیشان بود، به ارتش دستور داده بودند که به طور منظم و دستهبندی شده، دسته عزاداری راه بیاندازند. صفویه هم وقتی سر کار آمدند این برنامه را تکرار کردند. یکی از افواج فدائیان، قزلباش صفوی بودند که همیشه به نشانه آماده به خدمت، سرشان تراشیده بود. در کتاب "تاریخ شاه عباس کبیر" از نصرالله فلسفی -که در پنج جلد نوشته شده و یکی از وسیعترین و دقیقترین تواریخ است- به تفصیل، "فوج فدائیان" معرفی شدهاند. در وصف آنان آمده که حتی در تمریناتشان گوشتِ حیوانات مختلف و حتی مار را میخوردند که هنوز هم در بعضی از ارتشهای جهان معمول است؛ مثلاً در ارتش صدام نیز یک فوج فدائی این طوری وجود داشت. خلاصه این که فدائیانِ صفویه در روز عاشورا شمشیر به دست، بیرونآمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی و مواسات با اصحاب امام حسین(علیهالسلام) داشته باشند. آنان میگفتند در چنین روزی که اصحاب امام حسین(علیهالسلام) و خود امام، و بنی هاشم تیر میخورند، پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد میکنیم؛ یعنی نشان دهیم که ما در راه امام حسین(علیهالسلام) فدوی هستیم و حاضریم سرمان بریده شود؛ و این شروع قمهزنی شد."(. مصاحبه با دکتر یوسفی غروی، به آدرس: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=15281)15
البته در آن زمان نیز اکثر جامعه به علمایی که با این بدعتها به مخالفت برمیخاستهاند، توجه خاصی نمیکردند، تا آنجا که عالمی مثل "مقدس اردبیلی" به خاطر مخالفت با این نوع حرکات در عزای امام حسین(علیهالسلام) از سوی اکثریت جامعه طرد می شود:(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)16
"میرزا عبدالله افندی - از علمای شیعه معاصر شاه سلطان حسین- در بخشی از کتاب "تحفه فیروزیه" خود به این مخالفتها اشاره میکند ... مطابق روایت جاسم حسن شبر در "ارشاد الخطیب"، داستان از این قرار است که مقدس اردبیلی چندی از حرکات ناشایستی که بعضی مردم در امر عزاداری امام حسین(علیهالسلام) مرتکب میشدهاند، رنجیده خاطر شده و با این استدلال که این اعمال جزو رسوم اقامه عزا نیست و در سیره اهلبیت (علیهمالسلام) نیز وجود ندارند، آنان را از این کار نهی میکند. لکن مردم به منع او وقعی ننهاده، بر شدت و گستره عمل خود افزودند. تا آنجا که وی آزرده شده، حتی در مقام اعتراض، ترک آن دیار (اردبیل) کرده و به یکی از قریههای اطراف میرود تا صدای عزاداری مردم به آن شیوه را نشنود. "(. ارشادالخطیب، جاسم حسن شبر، ص 47 و 48)17
ب- رواج قمهزنی در دوران قاجار
از شاخصههای عزاداری در دوره قاجار، عمومیت یافتن رسم تیغزنی و قمهزنی است؛ رسمی که البته پیش از آن هم مسبوق به سابقهای چند ساله بود، اما مشخصا در این دوره گسترش و رواجی بیسابقه یافت.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)18
بنجامن، سفیر کبیر آمریکا در ایرانِ عهد ناصرالدین شاه، در توصیف مراسم قمهزنی در سفرنامهاش چنین مینویسد: "سال 1884 میلادی من در تهران اقامت داشتم. دستههایی در خیابانها حرکت میکردند و احساسات تند و شدید بیسابقهای از خود نشان میدادند...در این میان ناگهان جمعی سفیدپوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود می زدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره می زد و سر تا پایشان را سرخ کرده بود. واقعا که منظره دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمیتوانم آن را از یاد ببرم. کسانی که در این دستهها قمه میزنند، گاهی اوقات آنقدر به هیجان آمده و یا خونی که از آنها میرود [آن قدر زیاد است] که بیحال شده و روی زمین میافتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند."(. ایران و ایرانیان، بنجامن، س. ج. و.، ترجمه محمدحسین کردبچه، ص 284)19
باید گفت در این دوره، خطبایی مثل آخوند ملاآقا بن عابد شیروانی (معروف به فاضل دربندی) با کتابش به نام "اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات" همین قدر که در رونق بخشی به مجالس عزا در آن دوره نقش داشتند، در ورود مطالب سست و جعلی وخرافات و در نتیجه عوام گرایی این مجالس هم مؤثر بوده اند.(. مقاله رسانة شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385)20
در این دوره نیز علمای بزرگی مثل علامه سیدمحسن امینعاملی، قمهزنی و نظایر آن را غیر شرعی و شیطانپسند خوانده و به مخالفت با آن پرداختند که باز هم - با توجه به این که قمهزنی به سرعت جایگاه مطلوبی نزد عوام الناس یافته و جزئی لاینفک از مظاهر دینداری، با لعاب تعصب مردم شده بود- نه تنها مخالفت این دسته از علما مؤثر واقع نشد، بلکه به تشکیل جبههای در بین مردم و برخی علمای موافق قمهزنی منجر شد؛(. همان)21 تا جایی که برای مثال به علامه سید محسن امین عاملی تهمت زدند که میخواهد اخبار را نسخ کند و از اجرای اعمال دین جلوگیری کند!(. المجالس السنیه، علامه سید محسن امین عاملی)22
ب- نقشه سیا در رابطه با فرهنگ عاشورا
اخیراً کتابی به نام "نقشهای برای جدایی مکاتب الهی" در آمریکا انتشار یافته که در آن گفتگوی مفصلی با دکترمایکلبرانت یکی از معاونان سابق سیا (سازمان اطلاعاتی مرکزی آمریکا) انجام شده است.(. روزنامه جمهوری اسلامی 5/3/83)24 او در این زمینه میگوید: "بعد از مدتها تحقیق، به این نتیجه رسیدیم که قدرت رهبر مذهبی ایران و استفاده از فرهنگ شهادت، در انقلاب ایران تأثیرگذار بوده است. ما همچنین به این نتیجه دست یافتیم که شیعیان، بیشتر از دیگر مذاهب اسلامی فعال و پویا هستند. در این گردهمایی تصویب شد که بر روی مذهب شیعه تحقیقات بیشتری صورت گیرد و طبق این تحقیقات، برنامهریزیهایی داشته باشیم. به همین منظور، چهل میلیون دلار بودجه برای آن اختصاص دادیم و این پروژه در سه مرحله بهترتیب زیر انجام شد... پس از نظرسنجیها و جمعآوری اطلاعات از سراسر جهان، به نتایج مهمی دست یافتیم؛ متوجهشدیم که قدرتِ مذهبِ شیعه در دست مراجع و روحانیت میباشد... این تحقیقات ما را به این نتیجه رساند که بهطور مستقیم نمیتوان با مذهب شیعه رودر رو شد و امکان پیروزی بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم. ما به جای ضربالمثل انگلیسی "اختلاف بیانداز، حکومت کن!" از سیاست "اختلاف بیانداز، نابود کن!" استفاده کردیم و در همین راستا برنامهریزیهای گستردهای را برای سیاستهای بلندمدت خود طرح کردیم. حمایت از افرادی که با مذهب شیعه اختلاف نظر دارند و ترویج کافر بودن شیعیان به گونهای که در زمان مناسب علیه آنها توسط دیگر مذاهب اعلام جهاد شود. همچنین باید تبلیغات گستردهای را علیه مراجع و رهبران دینی شیعه صورت دهیم تا آنها مقبولیت خود رادر میان مردم از دست بدهند.
یکی دیگر از مواردی که باید روی آن کار میکردیم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادتطلبی بود که هرساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگهمیدارند. ما تصمیم گرفتیم با حمایتهای مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزارکنندگان اصلی اینگونه مراسم که افراد سودجو و شهرتطلب هستند، عقاید و بنیانهای شیعه و فرهنگ شهادتطلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی در آن به وجود آوریم؛ به گونهای که شیعه یک گروه جاهل و خرافاتی در نظر آید. در مرحله بعد، باید مطالب فراوانی علیه مراجع شیعه جمع آوری شده و بهوسیله مداحان و نویسندگانِ سودجو انتشار دهیم و تا سال 1389 مرجعیت را -که سد راه اصلی اهداف ما میباشند- تضعیف کرده وآنان را به دست خود شیعیان و دیگر مذاهب اسلامی نابود کنیم و در نهایت تیر خلاص را بر این فرهنگ و مذهب بزنیم."(.نقشهای برای جدایی مکاتب الهی، منتشر شده در آمریکا، گفتگو با دکترمایکل برانت، یکی از معاونان سابق "سیا")25
سیر تاریخی مقابله علما با انحرافات عزاداری
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیالله علیه و آله): یَحْمِلُ هَذَا الدِّینَ فِی کُلِّ قَرْنٍ عُدُولٌ یَنْفُونَ عَنْهُ تَأْوِیلَ الْمُبْطِلِینَ وَ تَحْرِیفَ
الْغَالِینَ وَ انْتِحَالَ الْجَاهِلِینَ کَمَا یَنْفِی الْکِیرُ خَبَثَ الْحَدِیدِ.(. وسائلالشیعه ج 27، ص 150)26
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) می فرمایند: در هر قرنی، افراد عادلی پاسداری دین را به عهده میگیرند و تأویل اهل باطل و تحریف غلوکنندگان و دروغ نادانان را از دین میزدایند؛ همانگونه که دمِ آهنگر، مواد زائد را از آهن میزداید.
گوهر یکدانه اقامه عزای ائمه هدی(علیهمالسلام) چون اکسیری حیات بخش، یکی از مهمترین کارکردها را در حفظ مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) به عهده دارد؛ از این رو، علمای اعلام در حفظ و صیانت از این مجالس اهتمام تامّ داشته و کوشیدهاند آن را از گزند انحرافات و تندرویها محفوظ نگاه دارند.
در دوران معاصر نیز این رسالت حساس، مورد توجه و اهتمام زعمای حوزه علمیه قرارداشته، علمای روشنبین به سهم خود در زدودن آفاتی که از روی جهالت عوام و گاه با تحریک و توطئه معاندان، دامنگیر این محافل گرانقدر میشد، کوشیدهاند.(. چراکه حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: "إِذا ظَهَرتِ البِدعُ فی اُمَّتی فَلیظهَر العالِمُ عِلمَهُ، فَمَن لم یفعَل، فَعَلَیهِ لَعنَةُ الله"؛ هنگامی که بدعتهایی (نوآوریهای باطلی) در امتم ظاهر شد، عالم دین باید علمش را اظهار کند و کسی که چنین نکند، لعنت خدا بر او باد. اصول کافی، ج1، ص54)27
جریان مقابله علمای ربّانی با این انحرافات را در دوران معاصر، میتوان در سه مقطع مورد بررسی و کنکاش قرار داد:
1. موج اول؛ مبارزه علامه سیدمحسنامین(رحمهالله) با انحرافات عملی در عزاداری و حمایت سید ابوالحسن اصفهانی(قدسسره) از نهضت تنزیه
2. موج دوم؛ مقابله حضرت امام خمینی(قدس سره) با قمه زنی و امثال آن
3. موج سوم؛ حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) در مورد قمه زنی، با هدف پیراستن عزاداری حسینی از پیرایههای قابل سوءاستفاده دشمنان تشیع
3. موج سوم؛ حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) در مورد قمه زنی، با هدف پیراستن عزاداری حسینی از پیرایههای قابل سوءاستفاده دشمنان تشیع
پس از گسترش غیر عادی تظاهر به قمه زنی پس از رحلت حضرت امام خمینی(قدسسره) و ایجاد زمینه بهرهبرداری خبرگزاریها و پایگاههای اطلاع رسانی معاند از این صحنه ها برای ضربه زدن به اساس تشیع، رهبر معظم انقلاب در بیاناتی که در آستانه محرم الحرام در جمع روحانیون استان کهکیلویه و بویراحمد فرمودند(. بیانات معظم له در تاریخ 17/3/73)44، بر لزوم هرچه باشکوهتر برگزار شدن عزای حسینی تأکید و انحرافی بودن جریان قمه زنی در عزای حسینی را تبیین فرمودند و خواستار زدودن این حرکات وهنآمیز از ساحت قدسی عزای حسینی شدند.(. در فصل چهارم این مجموعه، به تبیین فلسفه و دلایل این موضعگیری می پردازیم.)45
پس از انتشار این بیانات و صدور حکم حرمت قمه زنی از سوی ایشان(. حضرات آیات عظام؛ مظاهری، مشکینی، احمدی میانجی، مؤمن، یزدی، مقتدایی، موسوی تبریزی و... به "حکم" بودن فتوای معظم له تصریح فرموده اند. متن بیانات و فتاوی رهبر معظم انقلاب در فصول سوم و چهارم به تفصیل آمده است. )46، جمعی از علما و شخصیتهای فقهی حوزه علمیه، با صدور فتاوای جدید و برخی نیز با تصریح به لازم الإتباع بودن حکم(. آیت الله سید محمد کاظم یزدی در کتاب "عروة الوثقی" مینویسد: "حکم الحاکم الجامع للشرائط لا یجوز نقضه و لو لمجتهد آخر..."؛ یعنی اگر حاکم جامع الشرائط حکمی صادر کند، هیچ کس حق نقض و مخالفت با آن را ندارد؛ حتی اگر مجتهد باشد؛ این مسأله فتوای جمیع فقها، از جمله آیت الله العظمی اراکی، آیت الله العظمی گلپایگانی و آیت الله العظمی خویی است. عروهالوثقی، سید محمدکاظم یزدی، مسأله 57، ص 20 . شیخ انصاری(رحمه الله علیه) نیز در کتاب مکاسب می فرمایند:
"...و اما لو استندنا فی ذلک الی عمومات النیابه . و انه فعل الفقیه کفعل الامام و نظره کنظره الذی لا یجوز التعدی عنه فالظاهر عدم جواز مزاحمه الفقیه الذی دخل فی امر و وضع یده علیه و بنی فیه بحسب نظره علی تصرف و ان لم یفعل ذلک التصرف لان دخوله فیه کدخول الامام ، فدخول الثانی فیه و بناوه علی تصرف آخرمزاحمه له فهو کمزاحمه الامام ... هذا کله مضافا الی لزوم اختلال نظام المصالح المنوطه الی الحکام سیما فی مثل هذا الزمان الذی شاع فیه القیام بوظائف الحکام ممن یدعی الحکومه و کیف کان، فقد تبین مما ذکرنا عدم جواز مزاحمه الفقیه لمثله فی کل الزام قولی او فعلی یجب الرجوع فیه الی الحاکم..."
... و اما اگر در اثبات ولایت فقیه به عمومات نیابت تمسک کنیم، چون مفاد آن ها این است که فعل فقیه مانند فعل امام و نظرش مانند نظر امام است که تعدی از آن ها جایز نیست؛ پس ظاهر، عدم جواز ایجاد مزاحمت بر فقیهی است که در امرِ معروفی تصرف کرده باشد و یا حتی نظر و بنای بر تصرف داشته باشد؛ اگر چه آن تصرف را انجام نداده باشد؛ چرا که نظر و تصمیم او مانند نظر امام است. لذا دخالت فقیه دیگر در آن امر و تصمیم و ابراز نظر دیگر مزاحمت و مداخله در کار فقیه اولی می باشد که همانند مزاحمت بر نظام امام معصوم می باشد ....
مضافا به تمامی استدلال های گذشته بر عدم جواز مداخله در حکم فقیه متصرف ، باید توجه کنیم در صورت ایجاد مزاحمت، اختلال در مصالح نظام رخ می دهد؛ مصالحی که مرتبط با حکام است. به ویژه در مثل این زمان که اقدام به انجام وظایف حاکمان از سوی مدعیان افزایش یافته است .(کتاب المکاسب، شیخ انصاری،جلد 2، ص 571 تا 573)47
رهبر معظم انقلاب، بر خلاف فتوای پیشین خود - که گاه به جواز یا حتی استحباب قمه زنی قائل بودند- به عدم جواز این عمل فتوا دادند.(. شیخ الفقهاء و المجتهدین حضرت آیت الله العظمی اراکی، حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی و حضرت آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی (رضوان الله تعالی علیهم) از این دسته اند. متن فتوای این بزرگواران در فصل سوم موجود است.)48
این موج حمایتی و دلایل محکم ارائه شده برای موهن و غیر مشروع بودن این رفتارها، حمایت مجامع حقیقت طلب دیگر کشورهای اسلامی را نیز به دنبال داشت.(. علمای شیعه عربستان (در بیانیه ای به تاریخ 19 صفر 1417)، مجلس اعلای شیعیان لبنان، مجمع التقریب بین المذاهب الإسلامی و بسیاری دیگر از مجامع شیعی جهان اسلام با صدور بیانیه هایی به اعلام حمایت از موضع ولی امر مسلمین پرداختند. رجوع کنید به کتاب "قمه زنی، سنت یا بدعت" ص 144 و 203)49
ابراهیم الحیدری، نویسنده عراقی کتاب "تراجیدیا کربلاء" در این باره می نویسد: "فتوای آیت الله خامنه ای با عکس العمل های متفاوتی در جهان اسلام مواجه شد؛ از یک سو بسیاری از علما و مصلحان و مؤسسات اسلامی به حمایت از این اقدام شجاعانه برخاسته و آن را تلاشی آگاهانه برای حفاظت از اصالت و خلوص اسلام شمردند؛ چراکه این فتوا بیانگر عزمی والا برای پاکسازی نهادهای مذهبی از بدهت ها و گمراهی ها و مظاهر انحراف بود که از دوران عقب ماندگی و رکود مسلمانان بر جای مانده بود. از سوی دیگر، احساسات و عواطف برخی عوام بر ضدّ آقای خامنه ای به هیجان آمده و ایشان را مورد توهین و ناسزا قرار داده و متهم به کفر و خروج از اسلام کردند."(. تراجیدیا کربلاء، ابراهیم الحیدری، ص 491)50
البته مقاومت عوام در تغییر سنت های خود، طبیعی و در گذشته هم سابقه دار بوده است. برای مثال، شنیدن ماجرای تلاش حضرت آیت الله العظمی بروجردی در جلوگیری از سنت های غلط در عزاداری هیئات مذهبی قم، از زبان مورخ بنامِ معاصر، حجت الاسلام رسول جعفریان خالی از لطف نیست:
"حضرت مستطاب آیت الله العظمی آقای بروجردی(مد ظله العالی) که رهبری شیعیان جهان را به عهده گرفته و دارای ریاست عامه می باشند و حوزه علمیه قم نیز با رهبری حضرت معظم له اداره می شود، از جریانات نامطلوب بعضی از موکب های عزا اظهار انزجار فرموده و مخالفت خود را با اعمالی که مناسب با جهان تشیع نبوده و مخصوصاً شایسته یک شهر مقدس نمی باشد، ابراز نموده اند؛ ولی متأسفانه بعضی از گردانندگان دستجات عزا گفته اند ما دوازده ماه سال را در تمام امور به حضرت آیت الله مراجعه نموده و از ایشان تقلید می کنیم ولی دهه عاشورا را درعزاداری از معظم له تقلید نخواهیم کرد؛ بلکه از آنچه که خود ما تشخیص می دهیم، پیروی خواهیم کرد!"(. برگهایی از تاریخ حوزه علمیه قم، رسول جعفریان، ص 71)51
اینجاست که درد و رنج پنهانی عالمان دلسوز وفقهای دینشناسی چون آیت الله العظمی حکیم(قدسسره) برایمان روشنتر میشود که فرمودند:"إن قضیه التطبیر هی غصّه فی حلقومنا"؛ قضیه قمهزنی چون خاری در گلوی ماست.(. شعائر الحسینیه؛ ین الوعی و الخرافه، شیخ محمود الغریفی، ص 137 ؛ الحوارات، شهید محمد باقر حکیم، ص 2)52
فصل سوم- علل صدور فتوای عدم جواز قمه زنی از سوی علما
اشاره- در این فصل، علل صدور فتوای حرمت از سوی مراجع عظام و علمای اعلام مورد بررسی قرار میگیرد؛ از این رو آنچه مبنای تنظیم و ترتیب ذکر فتاواست، علت صدور حکم (ذکر شده در متن فتوی) بوده است و نه شأن علمی آن بزرگواران؛ هر چند بسیاری از علمای دیگر نیز در خصوص منع قمهزنی فتواهایی داشتند که دستیابی به آنها، به دلیل کمبود وقت و عدم دسترسی کامل به منابع معتبر، ممکن نشد