پس چرا بیکار نشستی! زود باش بلوتوث بفرست. آخرین تصاویر مربوط به مهمانی بازیگر معروف سینما، تقلید صدای ماهرانه فلان آقا، بخش هایی از جدیدترین فیلم هالیوودی، آخرین مدل موی اروپایی...همه بلوتوث ها را روشن کنید!
در یکی از آثار افلاطون، فیلسوف معروف یونانی، داستان معروفی به نام "قضاوت تاموس" ذکر شده است که مضمون جالبی دارد. خصوصا برای ما که در بسیاری از موارد به راحتی خود را اسیر دست ابزارآلات کرده ایم، میتواند آموزنده باشد.
داستان از این قرار است که روزی فردی به نام تئوت نزد تاموس ،پادشاه یونان، میهمان بود. تئوت کسی بود که اختراعات و دانش های بی شماری داشت. او اختراعاتش را به شاه عرضه داشته و از او خواست تا مصریان را با این اختراعات آشنا سازد تا آنها نیز از این اختراع و مزایای آن بهره برند. پادشاه تاموس، درباره تک تک اختراعات پرسش می کند تا به فواید و مضرات آنها، آگاهی یابد. اما وقتی موضوع "کتابت" و اختراع "حروف" مطرح شد، تئوت به شاه گفت که این اختراع قدرت تفکر و خرد مصریان را بهبود می بخشد و موجب تقویت حافظه آنها می شود. پادشاه، تئوت را تحسین کرد، اما متذکر شد که به همراه ارائه این اختراع، لازم است فردی باشد تا فواید و مضرات اختراع تو را برای استفاده کنندگان از آن، روشن سازد. چرا که پادشاه معتقد بود که این حروف موجب این نیز می شود که ذهن آموزنده را به سمت فراموشی سوق دهد. پادشاه در ادامه اینطور بیان میکند که این اختراع برای تقویت حافظه نیست. بلکه برای حفظ یک خاطره است و آنچه از آن به عنوان وسیله ای برای تقویت و تحکیم حافظه یاد می شود، بیشتر شبیه سرابی است که در آن خبری از آب نیست. چرا که آنان مطالبی را می بینند، بدون اینکه آنها را آموخته باشند، تصور می کنند جزو دانایان هستند در حالیکه نادانند.
پادشاه، تئوت را تحسین کرد، اما متذکر شد که به همراه ارائه این اختراع،لازم است فردی باشد تا فواید و مضرات اختراع تو را برای استفاده کنندگان از آن،روشن سازد.
داستان تاموس نکات جالبی را به ما می آموزد و البته نشان می دهد که تاموس بیشتر بر جنبه مضرات اختراع تاکید داشته و این مساله از آن جهت مصداق پیدا می کند که ما نیز در بسیاری از موارد تنها یک جنبه از تکنولوژی را مورد استفاده قرار می دهیم. حال آنکه هر تکنولوژی از هر دوجنبه نعمت و نکبت برخوردار است و مهم این است که هر دو را در جایگاه خود بشناسیم و مورد توجه قرار دهیم.
تقریبا در آغاز دهه گذشته، آن زمان که تلفن همراه وارد جامعه ما شد، ابتدا وسیله ای دست نیافتنی و فوق مدرن محسوب می شد که تنها قشر خاصی از افراد از آن استفاده می کردند. تکنولوژی تازه ای بود که همگان را متعجب و حیران کرده بود. اما به مرور زمان حضور این تکنیک نوظهور در جامعه ما عادی تر شد و هر روز تعداد بیشتری از افراد می توانستند از داشتن آن بهره برند. آنزمان شاید کسی باور نمی کرد که روزی رسد که همه افراد جامعه به راحتی بتوانند تلفن همراه شخصی داشته باشند و اصلا داشتن این وسیله به ضروریات اولیه بدل شود و حتی به عنوان یک اسباب بازی در دسترس کودکان و نوجوانان نیز قرار گیرد.
اما اتفاق جالبی که در راستای افزایش تعداد افراد دارنده تلفن همراه، در جامعه ما رخ داد، تغییر کارکرد واقعی این وسیله بود. این بدان معناست که مثلا افراد برای داشتن گوشی همراه بیش از آنکه به امکان برقراری ارتباط در مواقع ضرورت، فکر کنند، در جستجوی نوعی از گوشی هستند که از امکانات استفاده های جانبی بیشتری برخوردار باشد.مثلا بلوتوث داشته باشد و یا یک کارت حافظه با حجم بالا که امکان دریافت انواع فایل های صوتی و تصویری در آن وجود داشته باشد.
امروز وقتی در اماکن عمومی شهر، بلوتوث گوشی خود را روشن کنید، متوجه می شوید که جمع کثیری از افراد در حال مبادله انواع پیام هایی هستند که در بیشترین موارد برای سلامت اجتماعی و فرهنگی و روانی جامعه ما خطرناک است
حال آنکه هر تکنولوژی از هر دوجنبه نعمت و نکبت برخوردار است و مهم این است که هر دو را در جایگاه خود بشناسیم و مورد توجه قرار دهیم.
با بررسی های انجام شده مشخص شده که تاکنون لطمات جبران ناپذیری به خاطر استفاده از این تکنولوژی به خانواده ها وارد شده است. وقتی افرادی به طراحی برنامه هایی می پردازند که از طریق آن با روشن شدن بلوتوث افراد می توانند به سرقت تمامی حافظه تلفن همراه بپردازند و سپس این حافظه را تبدیل به سی دی هایی برای فروش کنند، این نکته به ذهن می رسد که حریم فردی به چه سادگی در هم شکسته می شود، بدون آنکه لطمه روانی آن به افراد مورد توجه قرار گیرد. به همین سادگی عکس ها و فیلم های شخصی افرادی آبرومند و موجه، در دسترس تمامی اقشار جامعه قرار می گیرد و ضربات سنگینی را بر روح و روان افراد قربانی می گذارد.
حال سوال اینجاست که چرا قبل از ورود چنین تکنولوژی حساسی به جامعه، اطلاع رسانی و آموزش های لازم در رابطه با آن ارائه نمی شود؟ چرا پیش از آنکه جامعه، عنان اندیشه و اخلاق و فرهنگ را به همراه معنویات باارزش، از دست بدهد، پیشگیری صورت نمی گیرد؟
امروز وقتی در اماکن عمومی شهر، بلوتوث گوشی خود را روشن کنید، متوجه می شوید که جمع کثیری از افراد در حال مبادله انواع پیام هایی هستند که در بیشترین موارد برای سلامت اجتماعی و فرهنگی و روانی جامعه ما خطرناک است.
طبیعتا رشد جمعیت در کره زمین به همراه مشکلات مادی و اجتماعی گوناگون،ضرورت به کار گیری تکنولوژی را اجتناب نا پذیر ساخته است. از طرفی خاصیت تکنولوژی این است که اغلب انسانها آنرا به عنوان یک رفیق قابل اطمینان می دانند. نکته مهم دیگر این است که تکنولوژی خاصیتی دارد که آنرا در رابطه ای عمیق و نزدیک با فرهنگ قرار داده است. یعنی هر تکنولوژی این توانایی را دارد که سازنده فرهنگی نو در یک جامعه باشد و یا تغییراتی را در فرهنگ بومی یک جامعه ایجاد کند. همه موارد مذکور با توجه به داستانی که ذکر شد حاکی از این است که جامعه ما نیز همچون سایر جوامع، توانایی ایستادگی در برابر هجمه عظیم تکنولوژی را ندارد و نمی توان از ورود این جریان جلوگیری کرد اما نباید به تمامی خواسته های آن تن داد و می بایست با ایجاد برنامه های آموزشی مناسب و تاثیر گذار، نحوه استفاده و خصلت های مختلف تکنولوژی را به افراد گوشزد کرد. البته پیش از آنکه این هجمه موجب قربانی شدن افراد جامعه شود و لطمات جبران ناپذیری را وارد آورد. به راستی آیا همه ما به این نکته فکر کرده ایم که پیش از داشتن یک وسیله، مثل گوشی همراه، به تمامی معایب و مزایا و خصوصیات مختلف آن و خطراتی که می تواند برای ما به دنبال داشته باشد، بیندیشیم؟
فاطمه ناظم زاده
گروه جامعه و سیاست
منابع:
پستمن،نیل"زندگی در عیش،مردن در خوشی"ترجمه صادق طباطبایی،تهران
"بلوتوث روشن در مترو"س
نوشته شده توسط یک گمنام در دوشنبه 87/7/22 و ساعت 8:32 عصر |
نظرات دیگران()